توضیحات:
برای شناختن یک شیء و تشخیص تمایزات آن، باید نسبت به آن معرفت داشت. تا چیزی شناخته نشود، آدم نمیداند از آن شی چگونه بهره ببرد. خسارتهایی که به آدمی برسد، به دلیل عدم معرفت است.
در تعریف هر چیزی، یک جنس و یک فصل مطرح میشود. جنس کلمه مشترک (هم پایه) و شروع تعریف است و فصل صفت خاص است که هویت اصلی آن تعریف را مشخص میکند.
در تعریف حضرت محمد (ص) باید گفت که جنس ایشان رسول است. یعنی هم پایه های ایشان حضرت ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام است. پیامبر (ص) هم رسول و نبی و اولوالعزم است. اما اینها جنس است، آن چیزی که پیامبر(ص) از دیگر پیامبران متمایز میکند و موجب معرفت کامل نسبت به ایشان می شود، فصل است.
برای شناخت حضرت ابی عبدالله(ع)، باید اول هم پایههای ایشان را شناخت. هم پایه ایشان حسن بن علی(ع) و علی بن الحسین(ع) است. شناخت و معرفت امام حسین(ع) به تمایزات و فصل ایشان است. برای شناخت فصل امام حسین(ع) باید دید که ائمه چگونه با امام حسین تعامل می کردند. ابن عباس میگوید وقتی رفتار امام حسن(ع) را با امام حسین(ع) را که مثل رفتار یک فرزند با پدر خودش بود میدیدم تعجب میکردم.
هنگامی که اصحاب دور یکدیگر جمع شده بودند، در شبی که چهرهها دیده نمیشد، چهره امام حسین(ع) به قدری نورانی بود که دیده می شود. در صورت ایشان یکی پیشانی حضرت بود که نور درخشانی داشت، دوم زیرگلوی حضرت بود که نورانی بود. نباید این روایات را با تاریخ معنا کرد. این تاریخ است که با این روایات معنا میشود. جواز خوردن تربت احدی از ائمه داده نشد. خاک خاک است و خون خون است؛ اما خوردن تربت کربلا به سبب ریخته شدن خون امام حسین بر روی آن، نه تنها مانعی ندارد، بلکه شفا بخش است. امام حسین(ع) را باید با این فضیلت ها شناخت.