فضائل امیرالمومنین (علیه السلام)
بخش اول
💠 شصت و یکم: شنیدم رسول اللّه صلى الله علیه و آله مى فرمود: یا على، مَثَل تو در امت من مَثَل قل هو اللّه احد است. هر کس تو را از صمیم قلب دوست داشته باشد، گویا ثلث قرآن را قرائت کرده است. و کسى که تو را در قلب دوست داشته باشد و با زبان یارى کند، گویا دو ثلث قرآن را قرائت کرده است. و کسى که تو را در قلب دوست داشته باشد و با زبان کمک کند و با دست یارى نماید، گویا تمام قرآن را قرائت کرده است.
💠 شصت و دوم: در همۀ صحنه ها و جنگ ها همراه رسول اللّه صلى الله علیه و آله بودم و پرچم او در دست من بود.
🔸شبههای در این باره نقل میکنند که امیرالمومنین در جنگ تبوک حضور نداشتهاند. درصورتی که برخی از اسناد از قول سلمان روایت میکنند که: روزی در مدینه با حضرت علی بودم که ناگهان حضرت فرمودند لبیک یا رسول الله، آنگاه ذوالفقار خود را طلب کرد، سپس چند قدم برداشت و دیگر ایشان را ندیدم تا هنگام غروب آفتاب. هنگامی که مجددا ایشان را دیدم ماجرا را جویا شدم ایشان فرمودند که رسول خدا در جنگ تبوک محاصره شد و من به اذن خدا ایشان را یاری کردم و بازگشتم.
💠 شصت و سوم: هرگز از جنگ فرار نکردم، و هر کس به جنگ من آمد خونش را به زمین ریختم.
🔹بعضی اینطور نقل میکنند که منظور این است که امیرالمومنین در هیچ جنگی حتی یک قدم هم عقبنشینی نکردند چه برسد به فرار.
🔸هرکسی به دست حضرت علی کشته شد، خودش آغاز کننده جنگ بوده، حضرت هیچگاه کسی را تحقیر نکرد، علی مردانه جنگید.
💠 شصت و چهارم: براى رسول اللّه مرغ بریان از بهشت آورده شد، و از خداوند متعال درخواست کرد محبوبترین بندۀ خدا از آفریدگانش را بر او مهمان کند، و خداوند مرا موفق کرد که مهمان او شوم، و با پیامبر از آن غذا تناول کنم.