علامت منافقین
گزیده بیانات حجتالاسلام و المسلمین علوی در جلسه حدیث خوانی مواعظ العددیة
حدیث ۳۹۴۰
اسلام مراتبی دارد. بعضی افراد به شکل ظاهری اسلام آوردند ولی ایمان در دلشان نفوذ نکرده است. ایمان شرط قبولی اعمال است. کسی که ایمان ندارد، هیچ عملش قبول نخواهد شد.
نفاق مراتبی دارد، یک عده در قلب خود نفاق دارند؛ یعنی به زبان ایمان آوردهاند، ولی ایمان به قلبشان وارد نشده است. بعضی دیگر از منافقان، حتی با زبان خود ایمان نیاوردهاند، به دروغ به میان مسلمان وارد شدهاند
در این روایت، امام علی(ع) به علامات نفاق میپردازد:
المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها
منافق هرگاه نگاه كند، براى سرگرمى است.
نگاه مومن، نگاه عبرت است و نگاه منافق برای سرگرمی است. منافق که ایمان به خدا ندارد و فرصت های دنیا را فرصت خودسازی نمیداند، به دنبال عبرت و اصلاح نفسش نیست؛ لذا تماشاچی و به دنبال سرگرمی است.
و إذا سَكَتَ سَها
هرگاه سكوت كند، همراه غفلت است.
هنگامی که ساکت است به امور سهو و غیر ارزشی مشغول میشود. سکوتش عامل سهو، غفلت و اشتباهتش است.
و إذا تَكَلَّمَ لَغا
وقتى سخن مىگويد بيهودهگويى مىكند.
هنگامی هم که حرف میزند، حرفههایش بیهوده و بیفایده است.
و إذا أصابَتهُ شِدَّةٌ شَکا
وقتى گرفتارى به او رسد، شکایت میکند.
منشا همه این موارد، عدم ایمان است. مومن چون دوراندیش است و آنچه در دنیا محقق میشود را فعل خدا میداند، با صبر و شکر، لحظه لحظهاش را سپری میکند؛ ولی منافق که این اعتقاد را ندارد، همیشه گلایهمند است.
فهُو قَريبُ السُّخطِ، بَعيدُ الرِّضا
زود ناراحت مىشود و دير خشنود مىگردد،
منافق آدم کینهتوزی است که به سختی رضایت میدهد، است. قلب آدم منافق بیمار و دچار تکبر و رذایل اخلاقی است.
بهترین آدم کسی است که دیر ناراحت شود و زود راضی گردد و فراموش کند.
يُسخِطُهُ علَى اللّهِ اليَسيرُ، و لا يُرضيهِ الكثيرُ
از روزی اندک خدا، ناخشنود مىشود و بسيارش هم او را خشنود نمىسازد.
به سبب یک چیز کوچکی که از دست میدهند سریع به خدا گلایه میکند. بیشترین نعمتها را خدا برایشان قرار داده ولی کمترین شکر را بجا میآورند.
قُوَّتُهُ تَبلُغُ، و نِیَّتُهُ لا تَبلُغُ
توان انجام کار را دارد، اما نیت آن را ندارد
مشکل منافق قدرت نیست، بلکه مشکلش قصد و نیت اوست. مومن همیشه فوق توانش نیت دارد؛ ولی منافق همیشه کمتر از آنچه که میتواند بکند را قصد میکند. دلش بیمار است. مشکلش نداشتن عزم و توجه به خداست.
مَغموسَةً فِي الشَّرِّ یَدُهُ، يَنوي كثيرا مِن الشَّرِّ و يَعمَلُ بطائفَةٍ مِنهُ، و يَتَلَهَّفُ على ما فاتَهُ مِن الشَّرِّ كيفَ لَم يَعمَلْ بهِ
شرّ بسيار در سر مىپروراند و مقدارى از آنها را به كار مىبندد. افسوس مىخورد كه چرا فلان كار بد را انجام نداده است.
بخاطر از دست رفتن فرصتهای شری که داشته، همیشه غصه میخورد. منافق بیشتر از آنچه که عمل میکند، نیت شرارت دارد و حالیکه مومن بیش از آنچه عمل میکند، نیت خیرش را کرده است. منافق نیت شر دارد ولی فقط به بخشی از آن عمل میکند.