توحید عبادی معلول توحید افعالی است و دارای مراتبی است:
مرتبهای از آن عبودیت است، یعنی فقط او را پرستیدن. اگر کسی به غیر خدا سجده و رکوع کند مشرک است.
مرتبه بعد توحید حب است یعنی این که انسان در دلش جز یک محبوب نباشد.
مرتبهی دیگر، توحید استعانی است. یعنی بدانی ارادهای وجود ندارد که بخواهد مستقل از خدا عمل کند.
ریشه شرک عملی، شرک اعتقادی است. ۹۰% سلوک معرفت است. مشکلی از شما حل نخواهد شد الا اینکه توحیدتان درست شود. مسبب الاسباب خداوند است. فاعل هر عمل خدا است.
شبههای امروزه مطرح شده است که استعانت و توسل جستن به اولیای الهی با توحید منافات دارد. اما مگر میشود بدون اسباب زندگی کرد؟! آیا امکان دارد که به هنگام تشنگی آب نخورده و به خدا متوسل شویم که خدایا تشنگیام را برطرف کن؟! سببیت اسباب به اراده الهی است. هنر موحد تیزبین این است که بفهمد معلوم نیست این اسباب خیر برسانند و ارادهای از خود آن ها نیست. همانطور که اخذ و توسل به قرآن و روزه و نماز به خاطر ربطشان به خدا مشکلی ندارد، توسل به اهلبیت(علیهمالسلام) هم اشکالی ندارد. چرا که اهل بیت اولیای خدا هستند.
توجه به اسباب با در نظر گرفتن مسبب الاسباب بودن خدا نه تنها با توحید منافات ندارد، بلکه امر اهلبیت(علیهمالسلام) هم هست. شرک از آنجا به وجود آمد که مشرکین اثر اسباب را دیدند ولی نفهمیدند که اثر اسباب به اراده خداست.