تربیت یافته مکتب عاشورا

اعمال و رفتار ما در قیامت ما با اعمال و رفتار حجت‌ها و شاهدانی مقایسه می‌شود. امثال حاج قاسم با عمل و زندگی‌شان، در همین دنیا حجت را بر ما تمام کردند که می‌شود بزرگ و ماندگار کار کرد. این انسان‌ها حجت‌های الهی و اتمام حجت برای سایرین هستند.

درس‌های تاریخ، درس‌های ماندگار است؛ تاریخ تکرار می‌شود. شکست‌ها و پیروزی‌ها منطق دارد و اتفاقی نیست؛ لذا می‌گویند اگر کسی روح تاریخ را یاد گرفت و تاریخ را با تحلیل خواند، می‌تواند از آن درس بگیرد.

داستان کوفه و کربلا، اگر به صورت کلی مطالعه شود، قابل استفاده برای تمام زمان‌هاست. کربلا یک نقطه جغرافیایی و عاشورا یک نقطه تاریخی نیست، بلکه در همه زمان و مکان‌ها جریان دارد. فلسفه این تشبیه‌ها، درس گرفتن از شخصیت‌ها و اقتدا به شخصیت‌های‌ صالح است.

مالک اشتر شخصیتی بی‌نظیر بوده است. منطق این فرد باید شناخته، تحلیل و قابل اکتساب شود. ما باید مدارس تربیتی مالک اشتر درست کنیم. باید شخصیت مالک اشتر را برای جامعه معرفی و تبیین کرد؛ کسی که در میدان جنگ شیر‌ است ولی در شب ناله‌هایش ترک نمی‌شود. در جامعه دینشان را و در اشتغال دینی تکلیف اجتماعی‌شان را گم نمی‌کند.

ابعاد شخصیتی حاج قاسم را باید شناخت؛ از زهد و ساده‌زیستی، پرکاری و تلاش‌ بی‌وقفه، مردمی بودن و زندگی کردن با مردم، اخلاص، شب زنده‌داری و…

مالک اشتر بودن یعنی هدایت‌گری در همه جا، دست‌گیری از مردم در همه حال. مالک یعنی عابد در میدان جنگ و مجاهد در میدان عبادت؛ در قله دین بودن و گلاویز شدن با اهل دنیا در مقابل تجاوز و ظلمشان؛ مثل مردان در میدان مبارزه وارد شدن و همیشه اعتماد به خدا داشتن.

حاج قاسم تربیت شده مکتب ولایت فقیه است. معنای تجلی معنویت شیعه و بُعد سیاسی شیعه، ولایت فقیه است. امثال حاج قاسم تابلو‌های افتخار جهان تشیع و تربیت شدگان مکتب امام حسین‌(ع) هستند. این افراد در این مکتب رشد یافته‌ و ثابت قدم بوده‌اند و بر پیمان‌های الهی شان ایستاده‌اند.

ما را در فضای مجازی دنبال کنید
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت برای موسسه لسان صدق محفوظ است