واقعه‌ی عاشورا و حرکت تاریخی و ماندگار سیدالشهدا(ع)، مکتبی کامل و جامع از اخلاق، انسانیت، کیاست، فراست و درس‌های سیاسی است.

«ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا»(۴۰نور)
ظلمت‌هایی است یکی بر فراز دیگری، آن گونه که هر گاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند!

مفسیرین این آیه را به فتنه‌های بنی امیه تفسیر کرده‌اند. این ظلمات که تعبیر به فتنه‌ها شده‌اند، به شکلی بودند که خود مردم نمی‌دانستند چه می‌کنند و نفهمیده اشتباه می‌کردند. در این شرایط، جامعه محتاج یک طوفان و یک تحول بزرگ، یعنی یک حرکت حسینی است.

اگر امام حسین(ع) نبودند، دین نبود. برای همین است که می‌گویند «اسلام محمدی الحدوث و حسینی البقا است»

راه حسینی شدن
در زیارتنامه حضرت عباس (علیه السلام) می‌خوانیم: «أشْهَدُ أنّک لَمْ تَهِنْ و لَمْ تَنْکلْ وَ أنَّک مَضَیتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أمْرِک»
من گواهی می‏‌دهم که تو در امر دینت هیچ‏گونه سستی نکردی و در برابر دشمن باز نایستادی و به درستی که تو با کمال بصیرت و آگاهی، از دنیا رفتی.

این جمله حاوی یک درس بزرگ است، علمدار‌ها باید اهل بصیرت باشند. اگر علمدار مسیری را کج برود، تمام لشکر کج می‌شوند. بصیرت به معنای جریان‌شناسی است.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «کان عمنا العباس نافذ البصیرة»
عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف بود.

رمز اصلی بصیرت، مطالعه سنت الهی است. آنان که مطالعه کردند، قلب‌شان با بصیرت گشت. بصیرت مربوط به چشم دل است و به معنای این است که باطن اتفاقات را مشاهده کرد. آن خصیصه‌ای که حضرت عباس(ع) را علمدار امام حسین کرد، بصیرت ایشان بود.

حسینی شدن شروطی دارد، یکی از این شروط، بصیرت است. ریشه بی‌بصیرتی، آلودگی و دل بستن به دنیاست. اگر گرفتار دنیا شوید، اگر صد بار هم واقعه‌ی عاشورا تکرار شود، جا می‌مانید صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی» امام حسین(ع)، تا ابد افراد آزاد شده از دنیا را بیدار می‌کند.

ما را در فضای مجازی دنبال کنید
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت برای موسسه لسان صدق محفوظ است